معنی سایر بودن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سایر بودن. [ی ِ دَ] (مص مرکب) رایج بودن. متداول بودن. معمول بودن. رواج داشتن.

فرهنگ فارسی هوشیار

رواج داشتن، متداول بودن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر