معنی سامان سر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سامان سر. (اِخ) دهی است جزء دهستان چهارفریضه، بخش مرکزی شهرستان بندر انزلی کنار مرداب و متصل به غازیان کنار شوسه ٔ انزلی به رشت. هوای آن معتدل و دارای 700 تن سکنه است. آب آنجا از چاه تأمین میشود این ده محصولی ندارد و در آمار نیز جزء غازیان منظور شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).

گویش مازندرانی

۲مزرعه ای در مشرق بالا جاده ۲از ارتفاعات بخش یانه سر واقع...

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر