معنی سالوس ورزیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سالوس ورزیدن. [وَ دَ] (مص مرکب) مکر کردن. حیله کردن. ریا کردن:
گرچه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود
تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود.
حافظ.

مترادف و متضاد زبان فارسی

ریاورزیدن، ریاکاری کردن، دورویی کردن، ظاهرنمایی کردن، مکر ورزیدن، خدعه کردن، سالوس کردن

فرهنگ فارسی هوشیار

سالوسی کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر