معنی سالار لشکر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سالار لشکر. [رِ ل َ ک َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) وازع. (منتهی الارب). امیر لشکر. فرمانده ٔ سپاه. سردار سپاه. فرمانده ٔ لشکر. رجوع به سالار شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
امیر و فرمانده لشکر
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.