معنی ساق پیچ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ساق پیچ. (اِ مرکب) ساق بند. مچ پیچ: و از جوان کیف و دستمال و ساق پیچ و جزودان و خلال دان توقع داشتن. (رساله ٔ روحی انارجانی چ فرهنگ ایران زمین ص 358).
گویش مازندرانی
پاتاوه
فرهنگ فارسی هوشیار
مچ پیچ، ساق بند
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.