معنی ساغر بوئیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ساغر بوئیدن. [غ َدَ] (مص مرکب) ساغر پیمودن. ساغر زدن:
نگشاید دلم چوغنچه اگر
ساغر لاله گون نبوید باز.
حافظ (از آنندراج).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر