معنی ساسالیوس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ساسالیوس. (اِ) به لغت سریانی انجدان را گویند، و آن رستنیی باشدکه صمغ آن را حلتیت گویند. و بعضی گویند انجدان رومی است و آن را کاشم رومی نیز گویند، و آن هم نوعی ازاین است، لیکن اندکی درازتر از آن می باشد. (برهان) (آنندراج). انجدان رومی و کاشم رومی. (الفاظ الادویه). انغوزه. (استینگاس) (ناظم الاطباء). این کلمه در لغت نامه ها و کتب طبی بصور مختلف زیر ضبط شده است. ساسال. (ترجمه ٔ صیدنه ٔ) (دزی ج 1 ص 621). ساسالیطس. (ابن البیطار ج 2 ص 29 ماده ٔ حلزون). ساسالیوس. (برهان) (اختیارات بدیعی) (الفاظ الادویه) (اشتینگاس) (ناظم الاطباء). سسالی. (فهرست مخزن الادویه) (استنیگاس) (ناظم الاطباء). سسالیوس. (برهان) (اختیارات) (دزی) (استینگاس) (ناظم الاطباء). سسلیوس. (ضریر انطاکی). سیسالی. (اختیارات) (مخزن الادویه). سیسالیوس. (برهان) (ترجمه ٔ صیدنه ٔ) (اختیارات بدیعی) (الفاظ الادویه) (مخزن الادویه) (تحفه ٔ حکیم مؤمن) (استینگاس) (ناظم الاطباء). در ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان ذیل کلمه ٔ سیسالیوس آمده است: معنی وی چیزی که به لعاب ماند، و آن لغت رومی است، و آنچه ازو رومی بود از نبطی خردتر بود، و بوی و طعم او تیزتر بود. رازی گوید که سیسالیوس رومی است، و گوید در بعضی کتب چنان دیدم که او انگدان رومی است و ابن ماسویه گوید به انگدان مشابهت دارد. دیسقوریدوس او را ساسالی نام کرده است. و برگ او ببرگ رازیانه شبیه بود. و برگ ساسال سطبرتر بود، و او راجمه بود مثل شبت، و او را زوایا باشد و طعم او تیز باشد، و ابن ماسویه گوید او به زنجبیل مشابه بود. صفت او: ارجانی گوید گرم و خشک است در دویم و مواد را لطیف گرداند و عسرالنفس را سودمند بود و ریاح غلیظ را بشکند، و تسهیل ولادت بکند، و صرع و عسرالبول را نافع بود، و اختناق رحم و ریاح آن را و اوجاع باطنی را نافع بود، و گویند او انگدان رومی است و به آن مشابهت دارد، الا آنکه درازی و سفیدی در او زیاده بود. (ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان بیرونی).در تحفه ٔ حکیم مؤمن آمده: بفارسی کاشم رومی نامند.نباتی است، و چهار قسم می باشد گیاه یکی شبیه به رازیانه و از آن قوی تر، و قبه ٔ آن شبیه به قبه ٔ شبت، و ثمرش انجدان که کوله پر نامند، و دراز و تندطعم، و بیخش زیاده برشبری، و با عطریت، و بیخ این قسم در افعال قوی تر از سایر اجزاء است، و یکی را برگ شبیه به لبلاب کبیر، و از آن درازتر و کوچک تر. و قبه ٔ او مثل قبه ٔ شبت و تخمش سیاه مشابه گندم و بزرگ تر از آن و تندتر و خوشبوتر از قسم اول و در افعال تخم او قوی تر ازسایر اجزاء، و یکی را برگ شبیه به برگ زیتون و درشت تر و ساقش درازتر از دو قسم اول، و قبه ٔ او بزرگتر وثمرش عریض و بزرگ مقدار و فربه و خوشبو، و قوتش از قسم اول قوی تر و از ثانی ضعیف تر، و یکی را نبات شبیه انجدان و ثمرش سفیدتر از آن و مستدیر و دراز و قریب به آنکه دو طبقه باشد و با عطریه و تندی، و چون مقشر کنند از آن تخمی درازتر از رازیانه و مایل به سبزی و در طعم شبیه به ترنج ظاهر گردد. و این قسم بیشترمعمول است. و مستعمل از سیسالیوس مقشر آن است. و مجموع اقسام در دویم گرم و خشک و محلل و ملطف و مسکن دردهای باطنی و مدربول و حیض و مفتح سدد و مقوی معده و جهت صرع و عسر نفس و تقطیر بول و اخراج جنین و دردرحم و تقویت هاضمه و رفع ریاح و تقویت باه و اذابه ٔبلغم منجمد و یک مثقال او با فلفل و شراب جهت رفع مضرت هوای سرد و مداومت نه قیراط تخم او با میفختج تاده روز جهت گرده و لعوق قسم اخیر با عسل جهت رفع درد سینه و شش و سرفه ٔ کهنه و امراض گرده و مثانه نافعو مضر محرورین و مصلحش کتیرا و اکثار او مضر جگر و مصلح او زرشک و قدر شربتش یک مثقال و بدلش انجدان است. (تحفه ٔ حکیم مؤمن). بغدادی گفته که غیر کاشم است و غلط کرده کسی که کاشم دانسته و شیخ الرئیس در مبحث استسقا گفته که انجدان رومی است، بالجمله از ادویه است که در ماهیت آن اختلاف و اصح اقوال آن است که نباتی است و چهار قسم میباشد. (از مخزن الادویه). در اختیارات بدیعی در ذیل سیسالیوس آمده: سیسالیوس را سیسالی گویند و سسالیوس و سیسالیوس هم خوانند و طردیلون نیز گویند و آن تخم انجدان رومی است و کاشم رومی نیز خوانند و ترکان سیسالیوس را ستیک گویند و در ماست نیز میریزند و میخورند ومانند انجدان بود لیکن درازتر از وی بود اندکی و بغایت سفید بود و آنچه رومی بود بهتر آن بود که ورق آن کوچک بود و بیخ آن خوشبوی بود و صمغ آن حلتیت طیب بود و تخم آن را کاشم خوانند و سیسالیوس هم گویند. و طبیعت آن گرم و خشک بود در دویم محلل و ملطف بود و دردهای اندرونی را ساکن گرداند و بلغم بسته بگدازاند و گویند چون چهارپایان بیاشامند نتاج ایشان زیاده شود و چون با شراب بیاشامند منع ضرر سرما بکند در سفرها، و درد پشت را سود دهد و مصروع را بغایت مفید بود و مقدار مستعمل از وی یک درم بود و ربو و ضیق النفس و سعال مزمن را نافع باشد خاصه تخم وی و بیخ وی و چون با عسل بسرشند و لعق کنند. و وی معده را نیکو بود و مغص ریحی را نافع بود و سده بگشاید و زائیدن آسان کند همه ٔ حیوانات را. و عسرالبول را و اختناق و درد گرده و مثانه را نافع باشد در ریاح خاصره و حالبین سود دهد. و گویند بدل وی خردل سپید بود و گویند انجدان طیب مثل آن و بسیار از وی مستعمل کردن مضعف جگر باشد و مصلح وی عصاره ٔ زرشک باشد. (اختیارات بدیعی).

فرهنگ عمید

سیسالیوس

فرهنگ فارسی هوشیار

یونانی انگدان از گیاهان

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر