معنی سازمان دادن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سازمان دادن. [دَ] (مص مرکب) تشکیل سازمان. ترتیب و تنظیم سازمان.
مترادف و متضاد زبان فارسی
مرتب کردن، نظم دادن، سامان دادن،
(متضاد) درهمریختن، نابسامان کردن، تشکیلات، برنامهریزی
فرهنگ فارسی هوشیار
تشکیل و ترتیب و تنظیم سازمان
پیشنهادات کاربران
بسیجیدن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.