معنی زیرپوست در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

زیرپوست. (اِ مرکب) پوستی که بزیر بشده است. مقابل روی پوست. جِلد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). قسمتی از زیرپوست که در زیر طبقه ٔ مالپیکی قرار گرفته و در ضخامت آن رگهای خونی و ریشه ٔ مو و بن پی های لامسه و غدد مولد عرق و ریشه ٔ ناخن (در پوست نوک انگشتان) و رشته های عصبی جلدی قرار دارند. (فرهنگ فارسی معین).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر