معنی زهید در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

زهید. [زَ] (ع ص) اندک از هر چیزی. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء). قلیل. (اقرب الموارد). || تنگ خو. || کم خوار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || رودبار تنگ. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).

فرهنگ فارسی هوشیار

بسیار پارسا اهرو اشوک ‎ اندک، تنگخو، کمخوار، رودبار تنگ

فرهنگ فارسی آزاد

زِهِّید، بسیار زاهد- کثیرالزهد

زَهِید، کم- اندک- پَست- حقیر- تنگ خلق (جمع: زُهدان)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر