معنی زنگ دندان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
زنگ دندان. [زَ گ ِ دَ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) حفر. قلح. زردی دندان و تباهی آن. و آن قشری است که بر روی عاج دندانها تشکیل می یابد و موجب فساد دندانها میگردد.
- زنگ دندان نشستن، یا زنگ دندان بودن، یعنی سخت ناشتا بودن: «بچه ها تا ظهر زنگ دندان نشستند»؛ یعنی هیچ نخوردند. (از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.