معنی زنده جان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

زنده جان. [زِ دَ / دِ] (اِخ) نام قریه ای است در راه هرات قریب به غوریان. (از انجمن آرا) (آنندراج). دهی از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان کاشمر است که 852 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر