معنی زرین ترنج در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

زرین ترنج. [زَرْ ری ت ُ رَ] (اِ مرکب) ترنجی که از طلا ساخته باشند. (از فرهنگ فارسی معین). || کنایه از خورشید عالم افروز است. (برهان) (آنندراج). آفتاب. (ناظم الاطباء). کنایه از آفتاب، خورشید. (فرهنگ فارسی معین):
چون سیب نخلبند بریزد بسوگ او
زرین ترنج فلکه ٔ این نیلگون خیام.
خاقانی.
رجوع به زرین و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ عمید

ترنج ‌زرین، ترنج که از زر ساخته شده،
[مجاز] خورشید،

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) ترنجی که از طلا ساخته شده باشند، آفتاب خورشید.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر