معنی زره باف در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
زره باف. [زَ رِه ْ / زِ رِه ْ] (نف مرکب) آنکه زره می سازد. (ناظم الاطباء). سازنده ٔ زره. زره گر:
زره باف گردون دوصد ماه و سال
نگردید تا حلقه ساز هلال
بنام سپهدار اقلیم شام
نشد این زره برکف او تمام.
ملا طغرا (از آنندراج).
رجوع به زره و زره گر شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.