معنی زخمه ساختن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
زخمه ساختن. [زَ م َ / م ِ ت َ] (مص مرکب) نواختن. ساختن آهنگ. زخمه زدن. زخمه سازی:
بالای مدیح تو سخن نیست
کس زخمه نساخت برتر از بم.
خاقانی.
مطرب چه زخمه ساخت که در پرده ٔ سماع
بر اهل وجد و حال در های و هوی ببست.
حافظ.
فرهنگ معین
(~. تَ) (مص ل.) آهنگ ساختن.
فرهنگ فارسی هوشیار
آهنگ ساختن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.