معنی زحمت کم کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

زحمت کم کردن. [زَ م َ ک َ ک َ دَ] (مص مرکب) (در تداول عامه ٔ امروز پارسی زبانان) رفع تصدیع کردن و زحمت بر گرفتن. این ترکیب بیشتر بعنوان تعارف و گاه نیز برای طنز و سخریه بکار میرود و در مورد اخیرگویند مخاطب خود را که احیاناً صاحب خانه و میزبانست در حقیقت متهم میکند به این که بر خلاف تظاهری که دارد ملاقات با این میهمان را زحمت و تصدیع میشمارد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر