معنی زبان سوخته در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

زبان سوخته. [زَ ت َ / ت ِ] (ن مف مرکب) کنایه از پشیمان شده. زیان دیده. آسیب دیده. لب سوخته. دل سوخته. دماغ سوخته:
زبان سوخته دشمنش چون چراغ.
نظامی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر