معنی زایل نمودن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

زایل نمودن. [ی ِ ن ُ / ن ِ / ن ِ دَ] (مص مرکب) تنحیه. (منتهی الارب). دور کردن. جدا ساختن. رجوع به ازاله و زیل شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر