زاوه ٔ خواف در لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
زاوه ٔ خواف. [وَ ی ِ خا] (اِخ) زاو است. فصیح خوافی آرد: وفات رکن الدین محمود سلطان سنجان در سنجان زاوه ٔ خواف. (تاریخ ادبیات براون ج 3 ص 300 و تعلیقات قزوینی بر شد الازار ص 539). رجوع به زاده شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.
آخرین مطالب وبلاگ



