معنی زاخل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

زاخل. [خ ِ] (اِ) درخت زقوم. (برهان قاطع) (آنندراج) (جهانگیری) (انجمن آرای ناصری) (غیاث اللغات).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر