معنی زاخف در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
زاخف. [خ ِ] (ع اِ، ص) مرد متکبر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). || فخرکننده. مفتخر. (اقرب الموارد).
فرهنگ فارسی هوشیار
خود نما خود ستا
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.