معنی زئیر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

زئیر. [زَ] (ع مص، اِ) بانگ کردن شیر از سینه ٔ خود. (اقرب الموارد).بانگ شیر درنده و غریدن وی. (آنندراج):
یکی از جای برجستم چنان شیر بیابانی
زئیری برزدم چون شیر بر روباه درغانی.
ابوالعباس.
ای روبهان کلته به خس درخزید هین
کاید ز مرغزار ولایت همی زئیر.
فرخی.
سماع مطربان بگرد او درون
زئیر شیر و گرگ پرعوای او.
منوچهری.
اگر چه هر دو به آواز و بانگ معروفند
زئیر شیر شناسند مردمان ز نباح.
مسعودسعد.
|| آواز شتر نر که ترجیع کند و بکشد. (اقرب الموارد). || (ص) شیر بابانگ و خروش. (آنندراج). || در طب: آوازهایی که ازاعضای داخلی بدن در هنگام کار طبیعی و یا عارض شدن بیماری شنیده میشود. (از قاموس عثمانی).

فرهنگ عمید

غرش شیر،

حل جدول

نام قدیم کشور کنگو

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ شیر، غرش شیر

فرهنگ فارسی آزاد

زَئیِر، (زَئَرَ- یَزئَرُ یا زَأَرَ- یَزأرُ) غُرّیدن شیر- غرّش شیر

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر