رینو در لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
رینو. [ن ُ] (اِخ) خاورشناس نامی فرانسه که درباره ٔ زبان و ادبیات شرق به ویژه عربی استاد و متصدی کتب خطی عربی کتابخانه ٔ ملی پاریس بود. وی عهده دار تدریس زبان عربی در مدرسه ٔ زبانهای شرقی بود و بعد به ریاست آنجا رسید. رینو کتابهای چندی رااز تازی به فرانسه برگردانید. از آن جمله است: مقامات حریری، تقویم البلدان، سلسلهالتواریخ، و بخشی از جنگهای صلیبی که از کامل ابن اثیر استخراج و ترجمه کرد. مرگ وی بسال 1867 م. بود. (از معجم المطبوعات مصر).رجوع به تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی ص 112 و ایران در زمان ساسانیان ص 79 و قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.
آخرین مطالب وبلاگ



