معنی رویی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
رویی. (ص نسبی) منسوب به رو (روی). آنچه در ظاهر و سطح چیزی جای گیرد: لاستیک رویی. (فرهنگ فارسی معین). || (حامص) منسوب به روی، و در ترکیب با کلمات دیگر حاصل مصدر تشکیل دهد: خوب رویی. تازه رویی. خوش رویی. زشت رویی. آدم رویی. (از یادداشت مؤلف). رجوع به روی شود.
(ص نسب.) آن چه در سطح چیزی جای گیرد.
ویژگی آنچه از فلز روی ساخته شده،
[مجاز] چیز سخت و محکم،
بالایی، فوقانی،
(متضاد) تحتانی
(صفت) منسوب به رو (روی) آنچه در ظاهر و سطح چیزی جای گیرد لاستیک رویی.