معنی رویس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

رویس. [رُ وِ] (اِخ) قصبه مرکز دهستان رویس بخش مرکزی شهرستان خرمشهر. آب آن از شطالعرب. دارای 3500 تن سکنه و محصول عمده ٔ آنجا خرما است و ساکنانش از طایفه ٔ فیصلی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

رویس. [رُ وِ] (اِخ) نام یکی از دهستان های بخش مرکزی شهرستان خرمشهر. جمعیت آنجا 7300 تن. دارای 6 پارچه آبادی. حدود آن جنوب خاوری خرمشهر. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر