معنی رویاروی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

رویاروی. (ق مرکب) مواجه و روبروی و مقابل. (ناظم الاطباء) (از یادداشت مؤلف):
یا بزرگی و عز و نعمت و جاه
یا چو مردانت مرگ رویاروی.
حنظله ٔ بادغیسی.
خوبیش از بهار زیباروی
خانه و باغ برده رویاروی.
نظامی.

فرهنگ معین

(ق مر.) روبرو، مقابل.

فرهنگ فارسی هوشیار

روبرو مقابل.

پیشنهادات کاربران

نتاق

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر