معنی روح و روان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
روح و روان. [ح ُ رَ] (ترکیب عطفی، اِ مرکب) جان. روح:
سخا نماند سخن طی کنم شراب کجاست
بده بشادی روح و روان حاتم طی.
حافظ.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.