معنی روحی همدانی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

روحی همدانی. [ی ِ هََ م َ] (اِخ) شاعر عهد شاه عباس اول. وی شاه را هجو کرد و به امر او زبانش را بریدند. این بیت از اوست:
بروی او نگرستن ز ما نمی آید
من این دو دیده برای گریستن دارم.
(از صبح گلشن ص 184).
رجوع به الذریعه ذیل دیوان روحی همدانی و فرهنگ سخنوران شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر