معنی ره سپردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ره سپردن. [رَه ْ س ِ پ َ / پ ُ دَ] (مص مرکب) راه سپردن. درنوشتن راه. درنوردیدن راه. کنایه از رفتن. (یادداشت مؤلف):
فتنه ره تقدیر وقضا هرگز نسپرد
تا فکرت او پایه ٔ تقدیر و قضا شد.
مسعودسعد.
رجوع به راه سپردن شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر