معنی رنگ پریدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

رنگ پریدن. [رَ پ َ دَ] (مص مرکب) رنگ باختن. (آنندراج). پریدن رنگ چهره از ترس یا خشم یا بیماری:
اگرچه نقش دیوارم بظاهر در گرانخوابی
اگر رنگ از رخ گل می پرد بیدار می گردم.
صائب (از آنندراج).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر