معنی رنگرزی کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

رنگرزی کردن. [رَ رَ ک َ دَ] (مص مرکب) صباغی کردن. رنگ کردن پارچه و جز آن. و رجوع به رنگرز و رنگرزی شود:
بروزگارخزان زرگری کند شب و روز
بروزگار بهاران کندت رنگرزی.
منوچهری.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر