معنی رقین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

رقین. [رَ] (ع اِ) درهم. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || پول مسکوک. (ناظم الاطباء). رقیم. (اقرب الموارد). رجوع به رقیم شود. || وجه نقد. (ناظم الاطباء).

رقین. [رِ] (ع اِ) ج ِ رِقَه. (یادداشت مؤلف) (از اقرب الموارد). رجوع به رقه شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ نامه نبشته، شهروا (پول رائج)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر