معنی رفوزه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

رفوزه. [رُ زِ] (فرانسوی، ص) مردود «در امتحان ». (فرهنگ فارسی معین) (از یادداشت مؤلف). رجوع به رفوزه شدن و رفوزه کردن شود.

فرهنگ معین

(رِ زِ) [فر.] (اِمف.) رد شده در امتحان.

فرهنگ عمید

ردشده، مردود در امتحان،

حل جدول

رد

مترادف و متضاد زبان فارسی

ردشده، مردود، ناکام، ناموفق،
(متضاد) قبول

فرهنگ فارسی هوشیار

مردود، رد شدن، پذیرفته نشدن، رد کردن کسی در امتحان

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر