معنی رفد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

رفد. [رَ] (ع مص) عطا کردن. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). عطا دادن. (المصادرزوزنی) (تاج المصادر بیهقی) (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 52) (دهار). عطا کردن. بخشش کردن. (فرهنگ فارسی معین). دادن. یقال: رفدته، ای اعنته و اعطیته. (منتهی الارب). دادن. (آنندراج). بخشش. (فرهنگ فارسی معین). || یاری نمودن بر کسی. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یاری کردن. (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). یاری دادن. (از منتهی الارب) (از آنندراج). کمک کردن. یاری کردن. (فرهنگ فارسی معین). || یاری خواستن. (ترجمان القرآن ص 52). || رفاده بستن بر شتر. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رفاده ساختن و رفاده بستن. (منتهی الارب) (آنندراج). مانند بند زین ساختن شتر را. (تاج المصادر بیهقی). || (اِمص) یاری. اعانت. (یادداشت مؤلف). رجوع به رفاده شود.

رفد. [رِ] (ع اِ) دهش و عطا. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). بخشش. (غیاث اللغات). عطا. (ترجمان القرآن چ دبیرسیاقی ص 52). صله. دهش. بخشش. عطا. (یادداشت مؤلف). عطا و بخشش، لغتی است از رَفد به معنی کاسه ٔ بزرگ. (از اقرب الموارد):
خبر آورد مبشر که ز بطنان عراق
رفد منصور همی آید و رفد مرفود.
سعدی.
|| یاری. ج، ارفاد و رفود. (فرهنگ فارسی معین). و در قرآن است: «بئس الرفد المرفود» (قرآن 99/11)، ای العون المعان او العطاء المعطی. ج، رفود و ارفاد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). || کاسه ٔ بزرگ که در آن شیر دوشند یا عام است. (منتهی الارب) (آنندراج). قدح خرد: ج، اَرفاد. (مهذب الاسماء). کاسه ٔ بزرگ. (از اقرب الموارد) (غیاث اللغات). قدح بسیاربزرگ. (یادداشت مؤلف).

رفد. [رَ] (ع اِ) کاسه ٔ بزرگ که در آن شیر دوشند. (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).

رفد. [رَ] (اِخ) نام ستاره ٔ کوچکی است. (یادداشت مؤلف). رجوع به کلمه ٔ ربعو کلمه ٔ تنین در علم صور کواکب نفائس الفنون شود.

فرهنگ معین

(مص م.) عطا کردن، بخشش کردن، 2- یاری کردن، کمک کردن، (اِمص.) بخشش، 4- یاری. [خوانش: (رَ) [ع.]]

فرهنگ عمید

عطا کردن، بخشش کردن،
یاری کردن، کمک کردن،

عطا،
کمک، یاری،
قدح بزرگ، کاسۀ بزرگ،

فرهنگ فارسی هوشیار

عطا، کمک، یاری

فرهنگ فارسی آزاد

رَفد-رِفد، یاری- کمک- عطا- دهش- نصیب- قدح بزرگ (جمع: اَرفاد- رُفُود)

رَفد، (رَفَدَ- یَرفِدُ)، یاری نمودن- کمک کردن- بخشش کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری