معنی رغام در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

رغام. [رُ] (ع اِ) آب بینی. (ناظم الاطباء) (آنندراج). آب بینی. لغه فی المهمله او لثغه. (از منتهی الارب). آب بینی که می رود از درد و جز آن. (دهار).

رغام. [رَ] (ع اِ) خاک و خاک نرم یا ریگ آمیخته به خاک. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). ریگ نرم. (دهار). خاک ریگ آمیز. (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات از شرح نصاب و منتخب اللغات) (دهار). خاک به ریگ آمیخته. (یادداشت مؤلف). || (اِخ) نام ریگستانی است. (منتهی الارب).

فرهنگ معین

خاک، خاک نرم، ریگ آمیخته به خاک. [خوانش: (رَ) [ع.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

خاک،
خاک نرم،
ریگ آمیخته با خاک،

حل جدول

خاک نرم

فرهنگ فارسی هوشیار

خاک ریگدار (اسم) خاک، خاک نرم، ریگ آمیخته بخاک.

فرهنگ فارسی آزاد

رَغام، خاک- در مقامی خاک گور

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر