معنی رغاب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
رغاب. [رَ] (ع ص، اِ) زمینی که آب در آن روان نشود مگر به باران بسیار. رغاث. رجوع به این کلمه شود. || زمین نرم فراخ ریگناک. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (منتهی الارب). زمین نرم. (مهذب الاسماء).
رغاب. [رِ] (ع اِ) ج ِ رغیب. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). رجوع به رغیب شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) جمع رغبت. خواهشها، آرزوها.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.