معنی رشته رشتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
رشته رشتن. [رِ ت َ / ت ِ رِ ت َ] (مص مرکب) ریسیدن پشم و پنبه و مانند آن. (از آنندراج):
از خرقه تنت دید کمان آن مه و می گفت
این رشته ٔ باریک درین خرقه که رشته ست.
کمال خجندی.
ما تخم درین مزرعه جز اشک نکشتیم
یک رشته درین غمکده جز آه نرشتیم.
صائب.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.