معنی رزم تازی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

رزم تازی. [رَ] (حامص مرکب) جنگجویی. ستیزه گری. ستیزه جویی. رزمجویی:
تو باید که در کوی بازی کنی
نه بر بورکین رزم تازی کنی.
اسدی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر