معنی رزق ا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

رزق ا. [رِ قُل ْ لاه] (اِخ) اسکندرافندی. او راست: رساله فی الدفتیریا او الخناق و السیروثرابیا او التداوی بالمصل، چ لبنان. (از معجم المطبوعات ج 1).

رزق ا. [رِ قُل ْ لاه] (اِخ) رزق اﷲ حسون. رجوع به حسون (رزق اﷲ) در معجم المطبوعات چ مصر ج 1 شود.

رزق ا. [رِ قُل ْ لاه] (اِخ) رزق اﷲعبود. رجوع به عبود و نیز معجم المطبوعات ج 1 شود.

رزق ا. [رِ قُل ْ لاه] (اِخ) 1- رزق اﷲبن سلام. 2- رزق اﷲبن موسی. 3- رزق اﷲبن الاسود. 4- رزق اﷲ الکلوذانی. محدثانند. (منتهی الارب).

رزق ا. [رِ قُل ْ لاه] (اِخ) یا رزق اﷲ منجم. منجم مصری است که معروف به نحاس گشته عمرش طولانی شد. بنا به قول ابوالصلت امیه اندلسی در سال 150 هَ. ق. در مصر حیات داشته و شیخ المنجمین بوده است وحکایتی از او منقول است که در مختصر الدول و تاریخ الحکماء ضبط شده است. (یادداشت مؤلف). و رجوع به تاریخ الحکماء قفطی ص 186 و قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر