رده بندی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
رده بندی. [رَ دَ / دِب َ] (حامص مرکب) صف بندی. طبقه بندی. ترتیب کردن به رده. (یادداشت مؤلف). || درجه بندی. طبقه بندی. موجودات زنده بشکل افراد جداگانه ای بر روی سطح زمین زندگانی می نمایند که تحقیق و تفحص در احوال یک یک آنها جداگانه امری غیرمقدور میباشد و از همین نظر از ازمنه ٔ بسیار قدیم نظردانشمندان بر آن جلب گردیده که موجوداتی را که تا حدی به یکدیگر شباهت دارند بشکل دستجات کوچک یا بزرگی جمع کرده اسم مشترکی برای آنها وضع نمایند و این عمل را رده بندی یا تاکزونومی گویند. (از جانورشناسی عمومی تألیف فاطمی ص 68).
فرهنگ معین
(رَ دِ بَ) (حامص.) طبقه بندی.
حل جدول
طبقه بندی
کلاسمان
مترادف و متضاد زبان فارسی
تقسیمبندی، طبقهبندی، گروهبندی
فرهنگ فارسی هوشیار
طبقه بندی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.