معنی رای زن شدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

رای زن شدن. [زَ ش ُ دَ] (مص مرکب) مشاور شدن. طرف مشورت قرار گرفتن. مورد مشاوره گردیدن:
سپاهی و شهری شدند انجمن
زن و کودک و مرد شد رای زن.
فردوسی.
از آن پس برای دلارای زن
سر هفته شد با پدر رای زن.
فردوسی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر