معنی راهزنی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

راهزنی. [زَ] (حامص مرکب) عمل راهزن. دزدی و غارت و تاراج در راهها. (ناظم الاطباء). قطع طرق. (یادداشت مؤلف):
هر که درین راه منی میکند
برمن و تو راهزنی میکند.
نظامی.
|| سرودگویی. راه زدن. رجوع به راه درین معنی شود.

فرهنگ عمید

دزدی و غارت اموال مسافران در راه‌ها، عمل راهزن،

مترادف و متضاد زبان فارسی

دزدی، رهزنی، سرقت، طراری، عیاری

فرهنگ فارسی هوشیار

دزدی و غارت و تاراج در راهها

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر