معنی رام رنگی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
رام رنگی. [م ِ رَ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) صاحب آنندراج آرد: نورالدین جهانگیر پادشاه بن اکبر پادشاه، شراب را باین نام می خواند و بیت ذیل را نقل کند:
نه ایم منکر صهبا ولیک میگویم
که رام رنگی ما نشئه ٔ دگر دارد.
طالب آملی (ازآنندراج).
و سپس گوید: صهبا شراب انگور، در این صورت رام رنگی غیر شراب مذکور خواهد بود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.