معنی رافائل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

رافائل. [ءِ] (اِخ) یکی از ملائکه مقرب است که در تورات نام وی آمده است. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3).

رافائل. [ءِ] (اِخ) آکسل فردیناند دانشمند اقتصاددان سوئد، که بسال 1850 م. درگوتمبرگ بدنیا آمد وی دراوپسال تحصیل کردو سپس در استکهلم اقامت گزید و شخصیت اجتماعی بزرگی بدست آورد و به منشیگری انجمن نویسندگان سوئد برگزیده شد.

رافائل. [ءِ] (اِخ) سانتی یا سانزیو نقاش بزرگ و نامی ایتالیایی که بسال 1483 م. در شهرک اوربین واقع در 280 هزار متری شمال رم به دنیا آمد، وی از کودکی به نقاشی علاقه ٔ وافری داشت و نخست در خدمت پدر خویش بکسب این هنر پرداخت، آنگاه در 17 سالگی برای کلیسایی تابلو زیبا و ارزنده ای بوجود آورد که با همین کار بنای شهرت جهانی خود را بنیان نهاد، از آن پس دیری با نقاشان نامی عصر خویش بمسابقه پرداخت و در سال 1508 م.مأمور نقاشی سالنهای واتیکان گردید، که این کار نیز بازدیاد شهرت جهانی او کمک بزرگی کرد. در سال 1514م. از طرف لئون دهم بسمت سر معماری بناهای عالی رم برگزیده شد و در کار معماری نیز استعداد و نبوغ خود را نشان داد و تابلوهای گرانبها و شگفت انگیزی برای فرانسوای اول پادشاه فرانسه رسم کرد که هم اکنون در کاخ لوور زینت بخش سالن ها و مایه ٔ اعجاب هنرشناسان جهان میباشد. او در سال 1520 م. در حالیکه فقط 37 سال داشت بدرود زندگی گفت. رافائل عاشق دختر دهقانی شدو همین عشق باعث آفرینش تابلوهای پر ارجی گردید. (از دائره المعارف بریتانیا و قاموس الاعلام ترکی ج 3).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر