معنی راسین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

راسین. (اِخ) ژان.شاعر فرانسوی (1639- 1699م.) وی در شان پانی واقع در ناحیت فرته میلون بدنیا آمد و در پورروایال شاگرد گوشه نشینان گشت. پدر و مادرش میخواستند که او کشیش یا وکیل مرافعه گردد اما راسین شاعر از آب درآمد. در عروسی شاه قصیده ای گفت وپانصد لیره صله گرفت و مقارن این ایام با مولیر و بوالو آشنا گشت. راسین پس از تصنیف دو تراژدی متوسط بسال 1667 م. در بیست و هشت سالگی نخستین شاهکار خویش «آن دروماک » را نوشت و 6 تراژدی دیگر را که شش شاهکار بشمار است در ده سال نوشت «فدر» پرمایه ترین اثر او را مشتی حسود دستخوش هوی و هوس خود کردند و جمعی را پول دادند تا هنگام نمایش آن صفیر بزنند و از این راه اظهار نفرت و بیمیلی نمایند؛ اندوه و غضبی که از این کار در راسین راه یافت و نیز شغل وقایعنگاری شاه او را از تآتر روگردان کرد ولیکن مدتی بعد بخواهش مادام دومن تنون مؤسس پرورشگاه دختران نجیب زاده دوشاهکار یکی بنام استر و دیگری آتالی که موضوعشان از انجیل اقتباس شده است تصنیف کرد. (از تاریخ قرون جدید آلبر ماله ترجمه ٔ سید فخرالدین شادمان ص 236).

راسین. (اِخ) شهری است در ایالت ویسکانسن از ممالک متحده ٔ آمریکا، که در کنار دریاچه ٔ میشیگان و در دهانه ٔ رودخانه ٔ روت و 56هزارگزی شیکاگو واقعست و برطبق آمار سال 1950 م. دارای 70749 تن جمعیت میباشد. در این شهر کارخانه های کاغذسازی، دباغی، ماهوت بافی و واگون سازی وجود دارد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر