معنی راح روح در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
راح روح. [ح ِ] (اِخ) لحنی است از سی لحن باربدی:
چو راح روح را در پرده بستی
ز رشکش زهره در پرده نشستی.
میرخسرو (از آنندراج).
فرهنگ فارسی هوشیار
رامش جان نام یکی از سی آهنگ باربدی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.