معنی رئیسی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
رئیسی. [رَ] (ص نسبی) منسوب به رئیس. مهم از هر چیز. قسمت بزرگ هر چیز. || (حامص) ریاست. رجوع به رئیس و ریاست شود.
رئیسی. [رَ] (اِخ) دهی است در هشت فرسنگی شمال لار. (از فارسنامه ٔ ناصری).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.