معنی ذوی العقول در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ذوی العقول. [ذَ وِل ْ ع ُ] (ع ص مرکب، اِ مرکب) اولوالباب. خردمندان. صاحب خردان. ذوی الحجی. مقابل غیر ذوی العقول. بیخردان.
فرهنگ معین
(ذَ وِ لْ عُ قُ) [ع. ذوالعقول] (ص مر.) خردمندان، بخردان.
فرهنگ عمید
صاحبان عقل، مردمان عاقل، خردمندان،
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهیختگان صاحب خردان بخردان عاقلان
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.