معنی ذریه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(ذُ رِّ یُِ) [ع. ذریه] (اِ.) نسل فرزندان. ج. ذراری و ذریات.

فرهنگ عمید

فرزند،
نسل،
فرزندان،

حل جدول

فرزند نسل

تبار، دودمان، خاندان، تبار

نسل و فرزندان

دودمان، خاندان، تبار

مترادف و متضاد زبان فارسی

احفاد، اولاد، دودمان، سلاله، فرزندان، نسل

فرهنگ فارسی هوشیار

نسل، فرزندان، پشت، پدران، نسل آدمی و پری

فرهنگ فارسی آزاد

ذُرِّیَه (به تثلیث ذال) نسل- فرزند (جمع: ذُرِّیات-ذَرارِی)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری