معنی دیگ اوزار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
دیگ اوزار. [اَ] (اِ مرکب) دیگ ابزار. دیگ افزار. (از برهان). || داروی گرم. (از برهان) (از جهانگیری). بوزار. رجوع به دیگ افزارشود. || دیگ بزرگ. (برهان) (جهانگیری).
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) داروهای خوشبویی که در دیگ خوراک پزی میریزند مانند فلفل زردچوبه زیره قرنفل دارچین هل و غیره توابل.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.